بیراهه
گاه بی آنکه بخواهیم دلی می شکنیم گاه بی آنکه بدانیم همه میفهمند که دردی داریم گاه بی آنکه بگوییم همه را ز خود میرانیم گاه بی آنکه بگرییم اشک میریزیم گاه بی آنکه بشکنیم از درون خردیم گاه برای یک نگاه پر مهر سالها منتظر می مانیم گاه عاشق بودن را فراموش میکنیم گاه مهربانی را مسخره میدانیم گاه فراموش میکنیم غنچه ای زیر پایمان له شده است گاه به خاطر می آریم که دیروز غمی در دلمان می خفته است گاه برای آنکه به آسمان بنگریم سر به گریبان میکنیم گاه برای یک اسکناس جان میدهیم میدانم... همین حرفهای تکراری را بی خیال گوش میدهیم و بعد فراموش میکنیم کاش میشد قدری بیشتر بنگریم
نوشته شده در شنبه 89/11/16ساعت
2:56 عصر توسط قاصدک نظرات () |
Design By : Night Melody |